امروزه در دنیای کسب و کار، هوش هیجانی به عنوان ابزاری برای سنجش موفقیت سازمان و کارکنان معرفی میشود. مهارتی که بتواند میان احساسات و عقل تعادل ایجاد کند، و احساسات را جهت موفقیت توانمند کند، هوش هیجانی است. براساس مطالعات گذشته، وجود این هوش در هر زمینه ای ضروری است، ولی به علت منحصر بودن و عدم قطعیت پروژهها اهمیت زیادی دارد. ماهیت متغیر بودن پروژه، نیازمند مهارت نرم یا هوش هیجانی در کنار مهارت علمی و فنی است. مدیریت پروژه که بیشترین تاثیر را در روند اجرا و موفقیت پروژه دارد، مستلزم استفاده از مهارت هوش هیجانی می باشد. لذا در این تحقیق به بررسی تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت در مدیریت پروژه پرداخته شده است.
در نظر گرفتن عوامل اصلی موفقیت از این نظر که می نتوان در نتایج موفقیت آمیزی را فراهم کنند، بسیار مؤثر میباشند و بروز مشکالتی چون به وجود آمدن فواصل عملکردی در پروژه ها، ناهماهنگی بین گروههای کاری، فعالیتهای ناسازگار با اهداف پروژه، درک نادرست از عملیات، عدم اعتماد متقابل و بسیاری دیگر که در نهایت عدم موفقیت پروژه را به دنبال دارند، اهمیت شناسایی عوامل موفقیت در پروژه را نشان می دهد. عدم وجود شناخت کافی و فراگیر عوامل موفقیت پروژه، کار را برای کنترل، پایش و نحوه عملکرد پروژه ها دشوار مینماید. بنابراین شناسایی فاکتورهای تأثیرگذار در شکست یا موفقیت پروژه ها متناسب با نوع پروژه از سوی مدیران و کارفرمایان و مجریان می تواند چارچوب مناسبی برای ارزیابی و بررسی خروجیهای پروژه برای آنان فراهم کند.(اهدزی و پرووب والومولایی[۱]، ۲۰۰۸).
به زعم تحقیقات فراوانی که در زمینه هوش هیجانی صورت گرفته هنوز هم درباره هوش هیجانی و اجزاء تشکیل دهندهآن توافق نظری حاصل نشده و دانشمندان مختلف هر کدام اجزا هوش هیجانی را به صورتهای مختلفی بیان نمودهاند.(سجاد صانعی،سید سجادمیرولد،۱۳۹۸).
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.